loading...
گزوین جک
کاوه . کلاسیک بازدید : 380 پنجشنبه 08 مهر 1389 نظرات (1)

قزوينيها به شورت لامبادا ميگن نخ در بهشت

 

ميدونيد به فرمانده قزوين‌هاچي ميگن ارباب حلقه‌ها

 

يه قزويني رو بايه گوني شورت مي گيرن بهش ميگن اين چيه؟ ميگه دفترچه خاطراتمه

 

زني در قزوين باسنش را مي خارانده.پيرمرد قزويني که دل و حال راه رفتن راهم نداشت، به او مي گه: خرده کاري هم مي کنيم ها!!!

 

يه بچه توي قزوين گم ميشه پليس اعلام ميكنه كه هركي اين بچه را پيدا كرده امشب را كه هيچ ولي فردا شب بياد تحويلش بده تا ما پس فردا اون را به خونواده اش تحويل بديم

 

قزوينيه تو صفه مرغه كه مرغ تموم ميشه قزوينيه ميگه:مرغ تموم شد چرا صفو به هم ميزنيد

 

اگه با يه قزويني گنده تو كوچه بن بست بودي 3 راه بيشتر نداري : اول اينكه آب بشي بري زمين يا اينكه دود شي بري هوا يا دستت رو بزني به ديوار توكل كني به خدا ...

 

تهرانی میره قزوین بند کفشش باز میشه با بدبختی یه کوچه بن بست پیدا میکنه و دولا میشه تا بندش رو ببنده یهو یه چیزی میشه سرش رو بلند میکنه چشمش می افته به تابلو سر کوچه می بینه نوشته کوچه دستغیب

 

ژاپني يه ميره قزوين وقتي که بر ميگرده، ازش مي پرسن: قزويني ها را چه طوري ديدي؟ ژاپني يه ميگه: در قزوين تاتاشي ، تو شه!!!

 

صدهزار سال پيش يك سكه تو قزوين مي افته زمين آثار باستاني ميشه

 

سه مجرم عربه و آباداني و قزويني يه رو مي برن توي يه جزيره و به هر کدومشون يه گوريل مي دن و مي گن: هر کي بتونه بچه بيشتري از اين گوريل ها بگيره، از مجازاتش کم مي شه. سه سال ديگه ميرن سراغ اين مجرمين و مي بينن عربه چهار تا بچه داره، اون رو عفوش مي کنن. مي رن سراغ آباداني يه مي بينن سه تا بچه داره، اونم عفو مي خوره . مي رن سراغ قزويني يه مي بينن يه بچه داره. مي گن: توي اين سه سال فقط همين يه بچه؟ قزويني يه ميگه: بابا همون موقع من دنبال هواپيماتون کلي دويدم و داد زدم اين گوريله (نره)!!!

 

قزويني يه عروسی ميکنه ،فرداش با برادر زنش ميره ماه عسل !!!

 

جلوي درشهر قزوين مي نويسند به شهر قزوين خوش آمديد وقتي كه مي خواي خارج شوي مي گويند خوشتون آمد

 

قزويني يه وصيت ميکنه که وقتي من مردم، منو بسوزونين و ازم پودر بچه درست کنين

 

يه روز تو صف نانوايی در قزوين دست نفر اول ميره تو پريز برق تا ته صف همه ميميرن

 

عزرائيل ميره جون قزويني يه را بگيره، قزويني يه ميگه : قربونت بيزحمت دولا شين اون وصيت من رو از زير قالي بدين به من!!!

 

يه روز يه قزوينيه تصميم ميگيره بره كوه نوردي همين طوريكه داشته از كوه ميرفته بالا متوجه جمعيت زيادي جلوتر از خودش ميشه با خودش ميگه من و اين همه خوشبختي محاله

 

توي پارك هاي قزوين نوشته شده: بچه ها گل بچينيد

 

يه روز يه درويش ميره قزوين.وقتي ميخواد وارد شهر بشه ميگه  (ياهو) ولي وقتي ميخواد بيا بيرون ميگه (يوهو).

 

قزوینیه میره خواستگاری بهش  جواب رد میدن ، فردا رو کونه دختره اسید می پاشه

 

به قزوینیه  میگن از مقدمات ازدواج کدومو فراهم کردی؟؟ میگه : توفشو!!!

 

يه روز يه قزويني زنگ خونشو پايين در نصب مي كنه يه تابلو مي زنه:لعنت به هر كس كه با پا زنگ بزنه

 

مي دونين توي قزوين بازي بيليارد 1000 تومان وتماشاي بازي 3500 تومانه ؟

 

از قزوينيه ميپرسن چرا هميشه دنبال توپ ميدوي ميگه آخه هميشه دنبال توپ يه بچه مياد!

 

قزوينی کنار زمين فوتبال دراز کشيده بوده....بهش ميگن جناب شما بازيکنی؟ميگه:نه من برانکاردم

 

تو قزوين زلزله مياد بچه از طبقه بالا ساختمون رو قزوينيه ميفته. قزوينيه خداروشكر ميكنه ميگه زلزله نيومده كمكهاي مردمي رسيد

 

مي دونين قزويني ها كدوم قسمت تهران رو واسه زندگي كردن دوست دارن؟چهارراه جهان كودك

 

ميدوني تو قزوين پشت بچه ها چي نوشتن ؟با نگاهي به آينده درست مصرف كنيد

 

از يك قزويني مي پرسند چرا هنوز ازدواج نكردي؟ميگه چون هنوز برادر زن مورد علاقمو پيدا نكردم

 

قزوينه عروسيش بود ، توي كارت عروسي مي نويسه : همراه داشتن بچه الزامي است

 

يه روز به يه قزويني ميگن از كدوم خواننده خوشت مياد؟ميگه هايده . ميگن از كدوم آهنگش خوشت مياد ؟ ميگه: هموني كه ميگه (كبوتر بچه كرده .... كاش بوديو ميديدي...)

 

يه نفر يه قزوينيه رو ميبينه ميره جلو و كلي باهاش احوال پرسي ميكنه اما قزوینیه زیاد تحویلش نمیگیره. بعد كه ميره، قزوينيه برميگيرده از پشت بهش نگاه ميكنه ميگه : رضا تويي؟ ببخشيد كه نشناختمت .

 

قزوینیا جدیدا نماز جمعه را به صورت دایره ای میخونند

 

فتوای جدیدتر علما :!!! احتیاط واجب بر آن است که مسافر نماز را در قزوین بدون رکوع و سجده بخواند

 

سازمان حمایت از نماز گزاران قزوینی نمونه جدید سجاده را به همراه 2 آینه بغل به بازار عرضه کرد

 

        قزوينيه ميبينه صف نون شلوغه ميگه: منو اين همه خوشبختي

 

به قزوينيه ميگن به كي راي ميدي. ميگه:به آمپول زن محلمون. ميگن چرا؟ ميگه:آخه زيادي كانديدس



يه دانماركيه كاريكاتور ك.و.ن رو بدون سوراخ مي كشه
تو قزوين دستگيرش مي كنن به سه جرم
1-تشويش اذهان عمومي
2- نشر اكاذيب
3- توهين به مقدسات

قزوینیه مي ميره، مي برنش و پهلوي يه هيولاي دو سر دفنش مي کنن. بعد از يه ماه، مي آن و مي بينن: هيولا هه داره فرار مي کنه، مي گيرنش و مي پرسن؟ کجا؟ مي گه: بابا اين قزوینیه ، از اون روزي که اومده، داره با من حال مي کنه، حالا دو روزه گير داده و مي گه: تو که دو تا سر داري، اون يکي سوراخت کو ؟

 

معلمه تو قزوین به شاگردش میگه : تو چطوری میخوای امسال قبول شی؟! آخه نه درس میخونی نه میای باغ

 

روی دروازه قزوین نوشتن : پشت گرمی شما دلگرمی ماست

 

يه مدت مردم به روحانيت پشت ميكنن،‌ قزوينيا همه ميرن روحاني ميشن

 

خبرنگاربه يك قزويني ميگه يك خاطره تلخ از انقلاب بگو ميگه سال   42 بود توي راهپيمائي مادرم را گم كردم يكي ترتيبمو داد خبرنگار ناراحت ميشه ميگه احمق بي تربيت يك خاطره شيرين بگو ميگه سال 57 بود يك بچه اي توي راهپيمائي مادرش را گم كرده بود

 

يه نفر ميره قزوين وقتي وارد مي شه رو تابلوي ورودي نوشته شده بود شرت آهني موجود است. وقتي از قزوين بر مي گرده رو تابلو نوشته بودن آهن پاره مي خريم.

 

قزوينيا يك ماهواره ميفرستن فضا كه دنبال سوراخ لايه ازون بگرده

 

از قزوينيه ميپرسن: از كدوم بازيكن فوتبال خوشت مياد؟ ميگه: اليور كان

 

به قزوينيه ميگن كجا دوست داري ازدواج كني؟ ميگه تو برره.ميگن چرا؟ميگه: آخه اونجا پيش برادر زن مي‌خوابن.

 

يه روز كلي قزويني بطرف تهران ميدويدن.ازشون پرسيدن كه جريان چيه؟قزوينيهاميگن:شنيديم امروز تو تهران كنگره است. داريم ميريم گره اش رو باز كنيم بالام جان!!!

 

يه کلوچه می ره قزوين دونات بر می گرده

 

قزوينی ها اعتراض ميکنن اين چه الفبائيه که به ن ميگن نون امابه ک ميگن کاف؟

 

يه انگشتر ميره قزوين النگو بر ميگرده

 

يه قزوينيه ميره جبهه بعد مي بينن آمار تلفات فوق العاده زياد شده بعد آسيب شناسي ميكنن مي بينن خمپاره كه ميزنن كسي نمي خوابه

 

 شعار قزوینی ها در این ایام : کاریکاتوریست دانمارک حق مسلم ماست

 

ميدونيد قزويني ها كي ميرن شمال ؟ فصل برداشت محصول

 

اگه گفتيد چرا قزويني ها آدماي خوش شانسي هستن؟ چون شانس مي ترسه بهشون پشت كنه

 

قزويني يه ميره خونه يه ميلياردر يه ميليون دزدي ميکنه بعد به صاحب خونه زنگ مي زنه که: بچه تونو بيارين پولا رو ببرين

 

از قزويني پرسيدند: پيکان بهتر است يا بنز ؟ قزويني با قاطعيت گفت:پيکان از او پرسيدند : چرا ؟ گفت : آخه پيکان آخرش ( کان ) دارد ولي بنز که آخرش (کان) ندارد!!!

 

قزويني با ماشيني تصادف کرد و وقتي از ماشين پياده شد شروع به وارسی پشت ماشين کرد. از او پرسيدند: بابا تو از جلو به يه ماشين زدي آنوقت پشت ماشينو وارسی مي کني ؟ قزويني گفت: آخه ميگن وقتي پيکان تصادف ميکنه 100000تومن از کونش مي افته!!!

 

 

قزويني يه بابچه اش به حموم مي ره . وسط حموم يقه بچه را ميگيره. بچه داد مي زنه : بابا... بابا ...آخه من بچه ات هستم .قزويني يه مي گه: خفه پدر سوخته ....مگه ما بچه نبوديم؟!!!

 

 قزويني يه بچه اي راتوي بن بست گير مي اندازه . بچه که مي بينه راه فرار نداره شروع ميکنه به داد زدن و کمک خواستن. قزويني يه ميگه : اگه بيان ، مي آن کمک من. نه کمک تو!!!

 

سه تا قزويني مي رن حموم و يه نمره ميگيرن . حمومي مي بينه دو ساعت شد و اين سه نفر بيرون نيامدند. در حمومو باز مي کنه و مي بينه هر سه تاشون پشت به ديوار ايستادند ميگه چرا اينقده معطل ميکنين؟ اونا مي گن : آخه صابون افتاده زمين . حمومي مي گه : همين؟ تاحمومي دولا مي شه که صابون را به آنها بده، اونا.....بله ديگه!!!!

 

بچه قزویینیه به مامانش میگه شبها کجا میری که بابا بهت میگه: برگرد!؟!

 

سرخ پوستها موقع حمله به قزوين ميگن: آكومبا، بومبا، ياكومبا! وقتي كه از حمله بر مي‌گردند ميگن: نكن بابا، نكن بابا

يه بچه تو قزوين گير مي‌افته، يه تاس بهش ميدن و ميگن: اگه 1 تا 5 بياري ترتيبتو ميديم، ميگه: اگه 6 بيارم چي؟ ميگن: جايزه‌‌ات اينه كه يه بار ديگه بايد تاس بنداري!

يه روز يه ياروكفتر بازه ميشنوه تو قزوين كفتري هستش كه با يه بال پرواز ميكنه ميره و اونو ميخره ميبره شهر خودشون ولي ميبينه كفتره بادو بال پرواز ميكنه شاكي ميشه برميگرده قزوين پيش فروشندش ميگه عوضي جاكش اين كه درست پرواز ميكنه !!! يارو ميگه بالام جان اينجا گزوينه و اين كفترم از ترس كونش يه بالشو ميگيره در كونش و پرواز ميكنه !!!

 

قزوینی ها آخر نماز با هم دیگه دست میدن میگن حال دادی حال!

 

يارو تو قزوين بوده پولش افتاده بوده زمين....ولي دولا نميشده برش داره....يه پيرمرده مياد بهش ميگه بالام جان را پولتو بر نميداري...؟؟ يارو ميگه: بابا اينجا قزوينه...خطرناكه...پيرمرده ميگه: نه بابا اين حرفا ماله قديمه...اينجا عوض شده...يارو ميگه راستي؟؟؟پير مرده ميگه: آره بابا
يارو تا دولا ميشه پولشو برداره پيرمرد مياد تق يارو رو ميذاره.... يارو شاکي ميشه ميگه:مرتيكه عوضي مگه نگفتي اينجا عوض شده... اين كارا ماله قديمه؟پير مرد ميگه: خوب بالام جان منم ماله قديمم ديگه


به استاندار قزوين ميگن يه همايش داريم ميخوايم تو قزوين برگزار كنيم استاندار ميگه: شما هم هرچي كنگره كنفرانس دارين تهران مذارين همايشا رو ميارين قزوين؟؟!

يه روز به قزويني مي گن شما به ناف چي مي گيد . ميگه سوراخ بي مصرف

 

به آمريکايي ها خبر مي رسه که بن لادن در قزوين پناهنده شده براشون پيغام ميفرستن که بايد بن لادن را تحويل بدين در عوض 100 ميليون پول بهتون مي ديم قزويني ها قبول نمي کنند . آمريکاييها مبلغ را بالاتر مي برند باز هم قزوينيها قبول نمي کنند. قزويني ها ميگن حاضريم مبادله اش کنيم آمريکايي ها مي گن با کي ؟ قزويني ها مي گن با لئوناردو دي کاپريو!!!

 

قزوينيه ميره پرورشگاه يك بچه رو به فرزندي قبول كنه، مسؤول اونجا ازش ميپرسه: بالام‌جان، مي‌كني يا مي‌بري؟

 

قزوينيه يه بچه خوشگل مهمونش بوده، هي ميخواسته بكندش ولي نمي دونسته چطور حاليش كنه. تو همين احوال، يكي در مي‌زنه. قزوينيه ميره دم در بعد از يه مدتي شاكي بر مي گرده،‌ پسره ميگه:‌ چي شده؟! قزوينيه ميگه:‌ هيچي اين پسر همسايه بود،‌ ميگفت:‌ بابام گفته يه كاسه تف بدين،‌ مهمون داريم ميخوايم بكنيمش! مي‌بيني بالام جان چه مردم بي ملاحظه‌اين؟! نميگن ما خودمون هم مهمون داريم

 

به قزوينيه ميگن غم انگيزترين نقاشي تو دنيا بكش! يه كون بي سوراخ ميكشه

 

قزوينيه داشته از ميدون انقلاب رد ميشده، مي‌بينه از پنجره طبقه سوم يه خونه يه کونِ سفيد و تپلی زده بيرون! خلاصه ميره زنگ ميزنه ميگه: بالام جان، ماهم همشهری هستيم، هواهم گرمه، اين درو بزن بيايم بالا بالاخره صواب داره! يارو ميگه: برو بالام جان خدا روزيتو جاي ديگه بده!‌ ما خودمان اينجا 5 نفريم، کانِ بچه داغ کرده گذاشتيم خنک شود

 

قزوينيه زن ميگيره، شب عروسي برادره زنه بهش ميگن: ببين آبجي! اگه اين يه شب به تو گفت برگرد، بيا به داشت بگو تا دهنش رو سرويس كنم! زنه هم ميگه باشه و ميره سرِ خونه زندگيش. بعد از سه سال، يك روز زنه شاكي مياد پيش برادراش ميگه: آقا داداش،‌ اين بي‌غيرت ديشب به من گفت برگردم! يارو برادره خيلي شاكي ميشه، قمه به دست مياد سراغ قزوينيه، ميگه: مرتيكه بي ناموس! حالا به آبجي ما ميگي برگرده؟! قزوينيه ميگه: بالام‌جان يعني ما بعد از سه سال حق نداريم بچه دار شيم؟

 

قزوينيه وارد يك جمع ميشه، با همه از دم روبوسي ميكنه به جز يك نفر كه فقط باهاش دست ميده. يارو شاكي ميشه، ميگه: چرا منو ماچ نكردي؟! قزوينيه ميگه: بالام تورو گذاشتم بكنم

 

قزوينيه داشته واسه رفيقش تعريف مي‌كرده كه: بالام جان ديشب رفته بوديم عروسي، جات خالي مختلطِ مختلط ، مرد و پسر قاطي

 

قزوينيه داشته بچهه رو ميكرده،‌ وسط كار يهو منكرات ميريزه،‌ اينم براي اينكه‌ صحنه سازي كنه،‌ به بچهه ميگه بيا حالا تو منو بكن. بچهه هي داشته سعي ميكرده، نميتونسته، در همين هين افسره ميرسه، زيپ شلوارشو مي‌كشه پايين، ميگه: بالام‌جان بيا كنار، اين كارا بچه بازي نيست

 

قزوينيه رو با كيرِ له‌و لورده و درب و داغون مي‌برن اورژانس. دكتر شيفت ازش مي‌پرسه:‌ بابا چه بلايي سر خودت آوردي؟! قزوينيه با حال زار ميگه: بالام جان، مگه من اون مادر قحبه‌اي كه رو ديوار عكس كان كشيده بود نبينم

 

قزوينيه حوصلش سرميره، ‌زنگ مي‌زنه كون‌كلوپ(!) يك كون سفارش ميده!! بعد از بيست دقيقه درِ خونش رو مي‌زنن، ميره از چشمي نگاه مي‌كنه مي‌بينه يك يارو غول بيابوني با تريپ خلافي پشت در واستاده! قزوينيه مي‌پرسه: ‌بالام جان با كي كار داري؟ يارو با صداي كلف ميگه: مارو از كون‌كلوپ فرستادن!! قزونيه زود درو قفل مي‌كنه،‌ زنگ مي‌زنه كون‌كلوپ ميگه:‌ بالام جان اين كوني كه فرستاديد، تفهيم نكرديد كه اومده كون بده يا كون بكونه؟

 

قزوینیه نامه میده به جنیفر لوپز : شما که کان زیبا داری چرا نماز نمیخوانی؟

قزوینیه بعد از نماز جماعت: به بغل دستی : قبول باشه . به جلویی: خسته نباشی . به عقبی: باشه تا حسابت رو برسم

جشنواره قزوين: 1: دمر شدگان .2: من کامبيز 14 سال دارم 3:اسپارتاکون 4: کميسر متهم ميکند

قزوینیه یه بسته برنج تبرک خریده بوده وقتی برنجو باز می کرده می گه: حمیییییید کجایی پس؟

جهت امنیت بیشتر سرنشینان جلو بستن کمربند ایمنی برای سرنشینان عقب الزامی ست (اداره راهنمایی رانندگی قزوین)

قزوینی زنگ میزنه مسابقه مهتاب میگه آخه نامردا پشت عکسم نشون بدید بذارید ما هم ببریم

 

 

قزوينيه مي ميره, به علت عظمت معامله، هركار ميكردن نميتونستن تو قبر جاش بدن. دست آخر کير آقارو ميبرن و ميکنن تو مقعدش و بعد هم خاکش ميکنن. چند وقت بعد زنش مياد پاي قبرش ميگه: مرد يادته ميگفتم کلفته؟! حالا بـکـش

 

به قزوينيه ميگن: يك خاطره خوب تعريف كن، ميگه: بالام جان، بچه بود.. سفيد بود..! ميگن حالا يك خاطره بد تعريف كن، ميگه: آي بالام جان، بچه بوديم... سفيد بوديم..!!

 

يه تركه ماموريت ميره قزوين اونجا يه رفيق داشته ميره پيش اون ، تو قزوين مريض ميشه ميره دكتر , دكتره واسش شياف تجويز ميكنه وميگه شما بايد اين شياف ها را روزي سه دفعه بدين به يه نفر يواش يواش بده تو! تركه بدبخت هر چي فكر مي كنه مي بينه نميتونه به كسي اطمينان كنه ,آخرش ميره پيش همون رفيقش , اونم باكمال ميل قبول ميكنه. بعد يه مدت ماموريتش تموم ميشه ميره خونش به زنش ميگه باسش شياف كنه, همون موقع كه داشته زنش شياف ميكرده يه دفعه به زنش ميگه: "اه اه اه تو داري شياف ميكني يه دستت رو شونمه اون رفيقم هر دوتا دستش رو شونم بود"

 

 

يك بابايي ميره قزوين، مي بينه ورودي شهر يك بچه آويزون كردن! يكم ميره جلوتر، مي بينه بالاي ميدون اصلي شهر هم سه تا ديگه بچه آويزونه! خلاصه اساساً كف ميكنه، از يكي ميپرسه: جريان اين بچه‌ها چيه؟ قزوينيه ميگه: ببم جان، اينا جوايز قرعه‌كشي بانك صادراته

 

 

قزوينيه مي ميره. تا چند هفته بعد مرگش، زنش هر روز ميرفته سر قبرش و در حين گريه و زاري هي ماتحت مباركش رو ميمالونده به قبر يارو! ملت بهش ميگن: بابا اين چه كاريه ميكني؟! قباحت داره! زنه ميزنه زير گريه، ميگه: خدا بيامرزدش، هميشه ميگفت: بالام‌جان اين كان مرده رو زنده مي كنه

 

به يه بچه كونيه ميگن ميخواي چي كاره بشي؟! ميگه: ميخوام فوتباليست شم. ميپرسن چرا؟

ميگه:‌ مي‌خوام توپ رو بر دارم همه رو دريبل كنم بزنم تو گل خودمون! ميگن: آخه واسه چي؟! ميگه: نميدوني چه حالي ميده يه استاديوم آدم رو بكنن

 

قرار بوده تو قزوين يه عده چتر باز بشينن از يه هفته قبل همه قزوين راست كرده رو به آسمون ميخوابيدن

 

دو تا بچه تهران ميرن قزوين تا از اتوبوس پياده ميشن يهو يكيشون ميگوزه در همين لحظه يه قزويني ميشنوه و ميوفته دونبال اين دوتا خلاصه بعد از 2 ساعت كل قزوين دنبال اين دو تا ميوفتن بعد اون دوتا كه متوجه ميشن ميخوان فرار كنن كه تو يه كوچه بن بست گير ميوفتن يكي از اون دوتا داد ميزنه كه از جون ما چي ميخواين يه پيرمرده لرزون لرزون مياد جلو و ميگه: ببم جان بوق ميزني مسافرسوارنميكني

 

رشتيه و قزيونيه رو نصفه شب مست و خراب ميگيرن ميبرن منكرات. از قزوينيه ميپرسن: پدرسگ تو چي‌كاره‌اي؟! ميگه: من شاه قزوينم خوار همه تون رو هم ميگام! از رشتي ميپرسن تو چي‌كاره‌اي؟! ميگه: منم پادشاه رشتم، خوار همه تون رو هم ميگام! افسره مي‌بينه اين دوتا حالشون خيلي خرابه، اصلاً حاليشون نيست كجان، مي‌گه جفتشون رو بندازن تو يك سلول تا فردا خوارشونو بگان! صبح كه ميشه مستي از سر جفتشون پريده بوده، اول قزوينيه رو ميارن واسه بازجويي، افسره همون اول يكي مي‌خوابونه زير گوشش بهش مي‌توپه: پدرسوخته! ديشب كه پادشاه بودي، حالا كي‌ هستي؟! قزوينيه ميزنه زير گريه، ميگه: بالام جان من كارگرم، بدبختم، حالا ديشب يه غلطي كرديم شما ببخش مارو. بعد نوبت رشتيه ميشه، افسره بهش مي‌توپه: ‌خوب تو چي‌كاره‌اي؟! رشتيه ميزنه زيرگريه، ميگه: والله ما تا ديشب پادشاه رشت بوديم، ولي از ديشب تا حالا ملكه قزوينيم

 
يه روز دو تا قزوينی تو قبرستان راه ميرفتنديه دفعه يكيشون خم شد و يه چيزی از زمين برداشت و بوسيد و گذاشت كنار .رفيقش گفت :"بالام جان چی بود ، نان بود" يارو گفت: "نه بالام ، استخوان كان بود"

 

به يه قزوينی گفتند تحصيل كردی ؟گفت: "تحصيل نه ، ولی محصل چرا

 

يك بابايي رو تو قزوين ميندازن زندان، روز اول هم سلوليش ازش ميپرسه: بالام جان، ‌بچه كردي افتادي اين تو؟! يارو ميگه: نه آقا اين حرفا چيه؟ من هيچ وقت همچي كاري نميكنم! قزوينيه ميگه: خوب پس حتما اوا كردي؟! باز يارو ميگه: نه برادر، چي ميگي؟! قزوينيه ميگه: نكنه پيرمرد كردي؟! يارو ميگه: آقاي عزيز عفت كلام داشته باش، اين حرفا يعني چي، من جرمم سياسيه! قزوينيه ميگه: آهــان! بالام جان فهميدم، رئيس‌جمهور كردي!

یه قزوینیه به کون یه بچه خوشگل دست می ندازه ,طرف می گوزه !! قزوینیه می گه : یه همچین مالی باید هم دزدگیر داشته باشه.

 

یک آلمانی به یه قزوینی میگه : قزوین کجاست؟ جواب میده اگه کونت میخاره همین جا...

به ميمنت دستيابي به فناوري هسته اي سجده شكر بجا آوريد (شهرداري قزوين )

 

می دوني قزويني ها موقع بدرقه چي مي گن ؟
مي گن خودم پشتت خدا پناهت

 

به قزوینیه میگن چه روزی رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه : ببم جان روزی رو که دنیا کون فیکون شود

وصیت نامه پدر احمدی نژاد: من میمیرم تا قزوین رفتن پسرم رو دوباره نبینم!!!

ستاد اقامه ی نماز قزوین اعلام کرد: برای پر شکوهتر شدن نماز جمعه ی این هفته نماز جمعه با ۱۲ رکوع و ۱۴ سجده برگزار میگردد!!

قزوینیه یه کون میزاره توی ویترین قیمت می زنه 2 میلیون. می پرسند چرا؟

میگه این برای یک خانم دکتر بوده فقط باهاش می گوزیده.

 

آدرس اينترنتي قزوينيها :

damaro damaro damaro.(dot) nadad be zor.con

 

 

قزوينيه داشته ترتيب پسرشو ميداده و پسره هم داشته با گل هاي قالي بازي ميكرده قزوينيه ميزنه پس گردن پسره و ميگه: ببم جان دل بكار بده

 

يه روز يه پسره به باباش ميگه : باباجون من امروز براي اولين بار سكس داشتم ! باباش خوشحال ميشه و ميگه دمت گرم , كارت خيلي درسته , انصافاً كه ثابت كردي پسر خودم هستي , حالا بشين و مفصل برام جريانو تعريف كن ببينم ؟ پسره ميگه : باباجون نمي تونم بشينم , آخه هنوز كونم درد مي كنه

 

 

يه زن و مرد جوان ميرن پيش دكتر و ميگن: آقاي دكتر، مدتهاست كه نمي‌توانيم با هم رابطه زناشويي داشته باشيم. دكتر اونها رو كاملا معاينه كرد و گفت: مشكل شما عصبي است. بريد اتاق كنار، اونجا با اعصاب راحت سعي كنيد. زن و مرد بعد از مدتي شاد و شنگول اومدند بيرون و از دكتر تشكر كردند و گفتند: تشخيص شما درست بود و ما ايندفعه موفق شديم. اين كار بارها تكرار شد. دكتر كه گيج شده بود يه روز از اونها پرسيد: ميشه راستش رو به من بگيد كه جريان از چه قرار است؟ اونها گفتند: راستش ما زن و شوهر نيستيم و مشكل خونه خالي داريم و پول ويزيت شما از كرايه هتل خيلي كمتر است و تازه پولش رو هم بيمه ميده!



تركها به قزوينيها ميگن: پيكان جوانان (پي كان جوانان)

زن يه قزويني ميره پيش دكتر و مي‌گه: آقاي دكتر، خسته شدم، شوهرم هميشه از عقب مي‌كنه! دكتره ميگه: ايندفعه بهش بگو حامله هستم و از عقب نمي‌شه. زنه ميگه: واي آقاي دكتر، اونقوت اصلا ديگه نمي‌كنه. دكتره ميگه: تو بگو، كاريت نباشه. شب زنه به قزوينيه ميگه: از عقب نمي‌شه، من حامله‌ام. قزوينيه هم ميگه: خوب از جلو مي‌كنم. بعد از نيم ساعت قزوينيه شاكي مي‌شه و مي‌گه: بالام جان، پس اين كون بچه كو؟!



يه روز جرج بوش رو دعوت مي كنن قزوين كه سخنراني كنه ... همه قزوينيها ميان تو خيابون كه استقبالش كنن شعار ميدادند كه ... دسته گل محمدي بچگي هات مي آمدي

 

قزوينيه تو پادگان چشمش ميافته به يه كرده مامان... ميره با اين كرده دوست ميشه و بالاخره يه شب كرده رو دولا ميكنه... بعد اتمام كار. قزويني تو فكر ميره كه نكنه اين كرده فردا صبح به دوستاي همشهريش بگه و ....... براي همين از ترس جونش مياد پيش كرده و به گه خوري ميافته و از كرده خواهش ميكنه جريان و به كسي نگه. تو اين لحظه.كرده دستش و ميذاره رو شونه ي قزويني و ميگه: بلند شو كاكا.چي فكر كردي.تو توي كون يك مرد گذاشتي

 

به قزوينيه ميگن زن رو تعريف كن، ميگه: بالام جان، زن حجميست زائد كه فضاي اطراف كان رو اشغال كرده

سرگذشت یک پسر در دانشگاه قزوین:
سال اول : ()()
سال دوم: ( o )
سال سوم: ( O )
سال چهارم: ( () )
شانس آورد فوق لیسانس نبود!!!

تو نماز جماعت قزوین نفر آخرو برق میگیره امام جمعه میمیره.!!

اسامی تیم ملی قزوین :1) الیور کان 2)کانیزارس 3)اوکان 4)کاندلا 5)دیکانیو 6)هاکان شوکور 7)کانتونا    سر مربي : محمد دادكان

  قزوينه به زنش ميگه عزيزم بيا حرفاي عاشقانه بزنيم، زنش ميگه تو اول شروع کن، قزوينه ميگه داداشت خوبه ؟

این همه خوندی نظر نمیدی ؟؟؟

درباره ما
Profile Pic
سلام عزیزان . خوش اومدین . ببینین میخوام این وبلاگو توپ کنم . جون هرکی دوست داری هرچی این وبلاگ عیب داره بهم تو نظرات بهم بگین
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 88
  • بازدید سال : 528
  • بازدید کلی : 2,482
  • کدهای اختصاصی
    داداش حتما تو این وبلاگمم بیا خیلی باهاله www.football.rozblog.com